نمایی از سفر قهرمان در سینما

 

معرفی کهن‌الگوی سفر قهرمان در سینما

چرا برخی داستان‌ها جاودانه می‌شوند؟ این سوالی است که ممکن است ذهن بسیاری از مخاطبان و علاقه‌مندان به داستان‌نویسی و سینما را به خود مشغول کند. بسیاری از ما، حتی بدون آن‌که متوجه باشیم، به داستان‌هایی جذب می‌شویم که الگویی مشترک را دنبال می‌کنند. این الگو که به “سفر قهرمان” مشهور است، توسط جوزف کمپبل، اسطوره‌شناس برجسته، کشف و معرفی شد.

کمپبل در کتاب مشهور خود، «قهرمان هزار چهره»، نشان می‌دهد که چگونه این الگو در داستان‌های اسطوره‌ای و مدرن تکرار می‌شود. از داستان‌های باستانی گرفته تا فیلم‌های مدرن، کهن‌الگوی سفر قهرمان همچنان منبع الهام نویسندگان و فیلم‌سازان است. این الگو نه تنها در داستان‌های اساطیری، بلکه در فیلم‌های محبوبی مانند «جنگ ستارگان»، «ماتریکس» و «ارباب حلقه‌ها» نیز قابل مشاهده است.

سفر قهرمان چیست؟

سفر قهرمان، یک الگوی داستانی قدرتمند است که به بررسی مسیر تحول یک شخصیت می‌پردازد. این شخصیت که معمولاً فردی عادی یا حتی گمنام است، در طول داستان به یک قهرمان واقعی تبدیل می‌شود. این تغییرات شامل عبور از موانع بزرگ، مواجهه با دشمنان قدرتمند و در نهایت دستیابی به توانایی یا دانشی جدید است.

این سفر با ترک دنیای عادی آغاز می‌شود، جایی که قهرمان با یک فراخوان یا دعوت به ماجراجویی روبرو می‌شود. سپس، او وارد دنیایی ناشناخته و پر از چالش می‌شود که در آن با آزمون‌های سختی روبرو خواهد شد. در نهایت، قهرمان به خانه بازمی‌گردد، اما دیگر همان فرد سابق نیست. او اکنون دانشی جدید یا قدرتی خاص دارد که می‌تواند زندگی دیگران را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

جوزف کمپبل این سفر را به سه مرحله کلی تقسیم کرده است: جدایی (Departure)، تشرف (Initiation) و بازگشت (Return). این ساختار به قدری تاثیرگذار است که بسیاری از فیلم‌سازان مشهور، از جمله جورج لوکاس، خالق «جنگ ستارگان»، از آن برای ساخت آثار خود الهام گرفته‌اند.

پرده اول: جدایی – فراخوان به ماجراجویی

هر سفر قهرمانی با یک «فراخوان به ماجراجویی» آغاز می‌شود. این فراخوان می‌تواند به شکل یک پیام، رویدادی غیرمنتظره یا حتی یک بحران ظاهر شود. قهرمان در این مرحله، معمولاً در دنیای عادی و آشنای خود زندگی می‌کند و از تغییر یا خروج از این دنیا هراس دارد. با این حال، یک اتفاق خاص او را مجبور می‌کند که دنیای راحتی خود را ترک کرده و به سفری ناشناخته قدم بگذارد.

به عنوان مثال، لوک اسکای‌واکر در «جنگ ستارگان: امیدی تازه» با دریافت پیام استمداد پرنسس لیا از طریق یک دروید، به ماجراجویی کشیده می‌شود. نئو در «ماتریکس» با دریافت پیامی مرموز (“خرگوش سفید را دنبال کن”) به دنیای جدیدی وارد می‌شود. هری پاتر نیز با دریافت نامه‌ای از هاگوارتز، دنیای عادی خود را ترک می‌کند و وارد دنیای جادوگری می‌شود.

در این مرحله، قهرمان ممکن است ابتدا دعوت به ماجراجویی را رد کند. این رد دعوت معمولاً ناشی از ترس، شک یا ناآگاهی از توانایی‌های خود است. اما با ملاقات یک مرشد یا دریافت کمک‌های غیبی، قهرمان برای عبور از «نخستین آستانه» آماده می‌شود. این مرشد می‌تواند شخصیتی مانند اوبی‌وان کنوبی برای لوک، مورفیوس برای نئو یا هاگرید برای هری باشد.

پرده دوم: تشرف – جاده آزمون‌ها

در این بخش، قهرمان وارد دنیایی کاملاً جدید می‌شود که پر از چالش‌ها، دشمنان و متحدان است. این مرحله، طولانی‌ترین و مهم‌ترین بخش سفر قهرمان است، زیرا او در اینجا با آزمون‌های مختلفی روبرو شده و مهارت‌های جدیدی می‌آموزد. قهرمان در این مسیر، به تدریج برای رویارویی نهایی با دشمن اصلی آماده می‌شود.

به عنوان مثال، در «ارباب حلقه‌ها»، فرودو بگینز و یاران حلقه در مسیر رسیدن به موردور، با دشمنان قدرتمندی مانند اورک‌ها و نزگول‌ها مواجه می‌شوند. همچنین، قهرمان ممکن است با وسوسه‌هایی روبرو شود که او را از مسیر اصلی منحرف می‌کند. این آزمون‌ها نه تنها قدرت جسمانی قهرمان، بلکه شجاعت و اراده او را نیز می‌آزمایند.

نقطه اوج این مرحله، نبرد نهایی یا «ملاقات با ایزدبانو» است. قهرمان در این لحظه با بزرگ‌ترین چالش خود روبرو می‌شود و پس از غلبه بر آن، به پاداش نهایی دست پیدا می‌کند. این پاداش می‌تواند یک شیء جادویی، دانش یا نجات یک فرد باشد.

پرده سوم: بازگشت – ارباب دو جهان

پس از پیروزی نهایی، قهرمان باید به دنیای عادی خود بازگردد. با این حال، این بازگشت همیشه آسان نیست. ممکن است قهرمان با تعقیب دشمنان یا چالش‌های دیگری روبرو شود. با این حال، هنگامی که او به خانه بازمی‌گردد، دیگر همان فرد سابق نیست؛ او اکنون به «ارباب دو جهان» تبدیل شده است.

بازگشت قهرمان معمولاً شامل به اشتراک گذاشتن دانشی است که در دنیای ناشناخته به دست آورده است. این دانش می‌تواند زندگی دیگران را تغییر دهد یا به آن‌ها در غلبه بر چالش‌هایشان کمک کند. به عنوان مثال، لوک اسکای‌واکر به عنوان یک شوالیه جدای به کهکشان بازمی‌گردد تا آن را نجات دهد، یا نئو پس از درک حقیقت ماتریکس، به دنیای واقعی بازمی‌گردد تا بشریت را آزاد کند.

نتیجه‌گیری: چرا سفر قهرمان اهمیت دارد؟

کهن‌الگوی سفر قهرمان تنها یک فرمول داستان‌نویسی نیست؛ بلکه بازتابی از سفر درونی هر یک از ما برای رشد، خودشناسی و غلبه بر چالش‌های زندگی است. این الگو به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم با شجاعت، اراده و پشتکار، بر موانع زندگی غلبه کنیم و به بهترین نسخه از خودمان تبدیل شویم.

سینما با استفاده از این الگوی قدرتمند، به ما اجازه می‌دهد تا با قهرمانان همذات‌پنداری کنیم، با آن‌ها سفر کنیم و در نهایت، پیروزی آن‌ها را جشن بگیریم. این الگو نه تنها به داستان‌ها عمق روان‌شناختی می‌بخشد، بلکه تجربه‌ای ماندگار و الهام‌بخش برای مخاطبان خلق می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه داستان فیلم را اسپویل می‌کند؟

logo دانلود اپلیکیشن کافه مدیا از کافه بازار
اشتراک فیلم و سریال برای مشترکین همراه اول و ایرانسل رایگان می باشد.