
معرفی سریالهایی با روایت چندراوی
در دنیای سریالسازی، روایت داستان از دیدگاه یک شخصیت اصلی، فرمولی آزمودهشده و موفق است که آثار بسیاری بر اساس آن ساخته شدهاند. این نوع روایت به مخاطب اجازه میدهد از زاویهای خاص داستان را تجربه کرده و به شخصیت اصلی نزدیک شود. اما برخی از برجستهترین و متمایزترین سریالها، این الگوی رایج را کنار گذاشته و با استفاده از تکنیک روایت چندراوی، تجربهای متفاوت و پیچیدهتر خلق کردهاند.
تکنیک «روایت چندراوی» یا (Multiple Narrators) به نویسندگان و کارگردانان این امکان را میدهد که داستانی چندلایه و عمیقتر ارائه کنند. این روش نه تنها سرگرمکننده است، بلکه باعث میشود مخاطب دیدگاههای مختلف را تجربه کرده و به درک بهتری از شخصیتها و دنیای داستان برسد. با این تکنیک، هر شخصیت یک قطعه از یک پازل بزرگتر است که در نهایت تصویر کلی داستان را میسازد.
این مقاله به بررسی این تکنیک جذاب و معرفی برترین سریالهای ساختهشده با این سبک میپردازد. اگر به دنبال تجربهای تازه از دنیای داستانگویی هستید، این سریالها را از دست ندهید.
تکنیکهای تمایز صداها: چگونه کارگردانان ما را گمراه نمیکنند؟
یکی از بزرگترین چالشهای روایت چندراوی، جلوگیری از ایجاد سردرگمی در مخاطب است. وقتی داستان از دیدگاه چند شخصیت مختلف روایت میشود، مخاطب ممکن است دچار ابهام شود و نتواند بین دیدگاهها تمایز قائل شود. برای رفع این چالش، کارگردانان و نویسندگان از تکنیکهای متنوعی استفاده میکنند و با ایجاد تمایزهای بصری و روایی، به مخاطب کمک میکنند داستان را بهتر دنبال کند.
یکی از این تکنیکها استفاده از نشانههای بصری است. تغییر در پالت رنگ، نوع فیلمبرداری، یا حتی نسبت تصویر برای هر شخصیت میتواند نقش مهمی در تمایز دیدگاهها داشته باشد. این تغییرات به مخاطب کمک میکند بفهمد که در حال تماشای روایت کدام شخصیت است و از گمراهی جلوگیری میکند.
تکنیک دیگر، استفاده از نریشن یا صدای روی تصویر هر شخصیت است. این روش ساده و در عین حال مؤثر است. لحن، واژگان و دیدگاه هر شخصیت از طریق نریشن به وضوح منتقل میشود و جهانبینی او را آشکار میکند. این روش، یکی از محبوبترین ابزارها در سریالهای چندراوی محسوب میشود.
همچنین، برخی سریالها از کارتهای عنوان (Title Cards) استفاده میکنند. برای مثال، سریال Game of Thrones با نمایش نام شخصیت یا مکان در ابتدای هر بخش، به مخاطب نشان میدهد که تمرکز داستان روی چه کسی یا چه مکانی است. این روش، الهامگرفته از ساختار کتابها، به ویژه رمانهای چندشخصیتی، است.
در نهایت، برخی سریالها با نمایش یک رویداد واحد از دیدگاه چند شخصیت، تفاوتهای دیدگاهها را برجسته میکنند. این تفاوتها نه تنها به درک بهتر شخصیتها کمک میکند، بلکه مخاطب را به چالش میکشد تا حقیقت را از میان روایتهای متناقض کشف کند.
اثر بر تعلیق و همذاتپنداری: چرا این تکنیک ما را میخکوب میکند؟
تکنیک روایت چندراوی تأثیرات عمیقی بر تجربه تماشای سریالها دارد. این روش به نویسندگان امکان میدهد تا داستان را از زاویههای مختلفی روایت کنند و هر زاویه، قطعهای از پازل داستان را آشکار کند. به این ترتیب، مخاطب نه تنها یک ناظر منفعل نیست، بلکه تبدیل به یک کارآگاه فعال میشود که باید تکههای مختلف داستان را کنار هم قرار دهد.
یکی از مزایای بزرگ این تکنیک، ایجاد تعلیق و تنش است. وقتی ما به عنوان مخاطب اطلاعاتی داریم که یکی از شخصیتها از آن بیخبر است، تعلیق به اوج خود میرسد. این نوع از Irony دراماتیک، باعث میشود که مخاطب منتظر واکنش شخصیتها باشد و همین انتظار، هیجان داستان را افزایش میدهد.
علاوه بر این، روایت چندراوی به ما اجازه میدهد شخصیتهای مختلف را از دیدگاه خودشان بشناسیم. حتی شخصیتهایی که در ابتدا منفی به نظر میرسند، با روایت داستان از دیدگاه آنها، پیچیدگیها و انگیزههایشان آشکار میشود. این امر باعث ایجاد حس همذاتپنداری و درک بهتر از شخصیتها میشود.
در نهایت، این تکنیک باعث میشود که داستانها چندلایهتر و جذابتر شوند. مخاطب با هر روایت جدید، اطلاعات بیشتری به دست میآورد و این اطلاعات به تدریج تصویر کلی داستان را تکمیل میکنند. به همین دلیل، سریالهایی با روایت چندراوی معمولاً تجربهای فراموشنشدنی برای مخاطبان خود ایجاد میکنند.
10 سریال برتر با روایت چندوجهی که باید ببینید
در دنیای سریالسازی، آثاری وجود دارند که به خوبی از تکنیک روایت چندراوی استفاده کردهاند و تجربهای بینظیر را به مخاطبان خود ارائه دادهاند. در ادامه به 10 نمونه از برترین سریالهای این سبک اشاره میکنیم:
- The Affair (2014-2019): این سریال استادانه یک رابطه خارج از ازدواج را از دیدگاه متناقض مرد و زن روایت میکند و تفاوت در جزئیات خاطرات آنها، هسته اصلی درام را تشکیل میدهد.
- Game of Thrones (2011-2019): با دنبال کردن دهها شخصیت در قارههای مختلف، مقیاسی حماسی از قدرت، سیاست و بقا را به تصویر میکشد.
- True Detective (فصل اول، 2014): داستان از طریق بازجویی دو کارآگاه در زمان حال و فلشبک به تحقیقاتشان در گذشته روایت میشود.
- This Is Us (2016-2022): داستان خانواده پیرسون را از دیدگاه اعضای مختلف در نسلهای گوناگون روایت میکند.
- The Haunting of Hill House (2018): داستان خانوادهای که با یک خانه تسخیرشده روبرو میشوند، از دید هر یک از خواهر و برادرها روایت میشود.
- Big Little Lies (2017-2019): رازهای تاریک و دروغهای چند زن در یک شهر ساحلی را نشان میدهد.
- Sense8 (2015-2018): داستان هشت غریبه از سراسر جهان که به طور ذهنی به هم متصل میشوند.
- Orange Is the New Black (2013-2019): زندگی گذشته زندانیان از دیدگاه خودشان روایت میشود.
- Lost (2004-2010): با استفاده از فلشبک و فلشفوروارد، پیشینه بازماندگان سقوط هواپیما را روایت میکند.
- Euphoria (2019-اکنون): هر قسمت معمولاً بر روی یک شخصیت و پیشینه او تمرکز دارد.