فیلم‌هایی که از بازی‌های ویدئویی اقتباس شدند

چالش بزرگ: چرا تبدیل بازی به فیلم اینقدر سخت است؟

اقتباس از بازی ویدئویی با اقتباس از کتاب تفاوت دارد. در بازی، مخاطب (بازیکن) خود قهرمان داستان است و کنترل روایت را در دست دارد. این تعامل، بزرگ‌ترین چالش برای سینماست. همچنین، گیم‌پلی که بخش بزرگی از تجربه بازی است، در فیلم حذف می‌شود. این مسأله باعث می‌شود تجربه هیجان‌انگیزی مانند حل یک معما یا شکست دادن یک غول، از دست برود. از طرف دیگر، بازی‌های کلاسیک معمولاً داستان‌های حداقلی دارند و تمرکز آن‌ها بیشتر بر مکانیک‌های بازی است. ساختن یک روایت سینمایی جذاب از چنین آثاری نیازمند خلاقیت و نوآوری است. علاوه بر این، گیمرها معمولاً تعصب زیادی روی دنیای بازی خود دارند و هرگونه انحراف از منبع اصلی می‌تواند با واکنش تند آن‌ها مواجه شود. این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا اقتباس از بازی‌های ویدئویی تبدیل به یکی از چالش‌برانگیزترین کارها در صنعت سینما شود.

معیار اقتباس موفق: وفاداری به روح، نه کلمه به کلمه

یک اقتباس موفق، لزوماً نباید تمام مراحل بازی را بازسازی کند. بلکه باید به این سوالات پاسخ دهد: حس و حال بازی چه بود؟ تم‌های اصلی آن کدامند؟ شخصیت‌ها چه ویژگی‌های بنیادینی داشتند؟ آثاری که به جای تمرکز بر بازسازی مراحل، بر اتمسفر، شخصیت‌پردازی و پیام اصلی بازی تمرکز کرده‌اند، معمولاً موفق‌تر بوده‌اند. برای مثال، سریال The Last of Us به جای اینکه صرفاً داستان بازی را بازگو کند، به سراغ گسترش داستان شخصیت‌های فرعی و عمیق‌تر کردن روابط میان آن‌ها رفت. این کار باعث شد که سریال بتواند روح تاریک، احساسی و بی‌رحمانه بازی را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. در واقع، اقتباس موفق به این معناست که فیلم یا سریال بتواند تجربه‌ای جدید و هیجان‌انگیز را ارائه دهد که هم برای طرفداران بازی جذاب باشد و هم بتواند مخاطبان جدیدی را به خود جلب کند.

۱۰ اقتباس سینمایی و تلویزیونی که نفرین را شکستند

در سال‌های اخیر، فیلم‌ها و سریال‌هایی ساخته شده‌اند که نه تنها از نظر کیفیت، بلکه از لحاظ وفاداری به دنیای بازی‌های ویدئویی موفق بوده‌اند. برخی از این آثار توانسته‌اند طرفداران قدیمی را راضی کنند و برخی دیگر حتی مخاطبان جدیدی را نیز جذب کرده‌اند. در ادامه به ۱۰ نمونه از این اقتباس‌های موفق اشاره می‌کنیم:

• The Last of Us (آخرین بازمانده از ما – سریال): این سریال نمونه اعلای یک اقتباس موفق است. سازندگان با گسترش داستان شخصیت‌های فرعی و عمیق‌تر کردن روابط، روح تاریک، احساسی و بی‌رحمانه بازی را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیدند.
• Arcane (آرکین – سریال): این انیمیشن سریالی بر اساس دنیای بازی League of Legends، با خلق یک داستان اورجینال و شخصیت‌پردازی بی‌نظیر، نه تنها طرفداران بازی را راضی کرد، بلکه مخاطبان جدیدی را هم به این دنیا کشاند.
• Sonic the Hedgehog (سونیک خارپشت – فیلم): این فیلم با تمرکز بر کمدی، اکشن خانوادگی و شخصیت‌پردازی دوست‌داشتنی سونیک، توانست یک اقتباس سرگرم‌کننده و موفق تجاری باشد.
• Pokémon Detective Pikachu (کارآگاه پیکاچو – فیلم): به جای بازسازی داستان بازی‌های اصلی، این فیلم یک روایت کارآگاهی نوآر و بامزه را در دنیای پوکمون‌ها ارائه داد که هم تازه و هم وفادار به حس و حال کلی این دنیا بود.
• Werewolves Within (گرگینه‌های درون – فیلم): این فیلم کمدی-ترسناک که از یک بازی واقعیت مجازی اقتباس شده، به خوبی ایده اصلی بازی (پیدا کردن هیولا در یک جمع) را به یک فیلم سرگرم‌کننده و رازآلود تبدیل کرده است.
• Mortal Kombat (مورتال کامبت – فیلم ۲۰۲۱): این فیلم با تمرکز بر چیزی که طرفداران می‌خواستند—یعنی صحنه‌های مبارزه خشن و وفادار به حرکات نمادین بازی (Fatalities)—توانست رضایت جامعه هواداران را جلب کند.
• Silent Hill (سایلنت هیل – فیلم ۲۰۰۶): با وجود ضعف‌های داستانی، این فیلم در بازسازی اتمسفر وهم‌آلود، مه‌گرفته و ترسناک شهر سایلنت هیل و موجودات نمادین آن مانند «کله‌هرمی» بسیار موفق عمل کرد.
• Uncharted (آنچارتد – فیلم): این فیلم با بازی تام هالند، روح ماجراجویانه، طنزآمیز و پر از اکشن سری بازی‌های آنچارتد را به خوبی به پرده سینما منتقل کرد و به موفقیت تجاری خوبی دست یافت.
• The Super Mario Bros. Movie (فیلم برادران سوپر ماریو): این انیمیشن با وفاداری کامل به دنیای رنگارنگ، شخصیت‌ها و موسیقی بازی، تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین اقتباس‌های تاریخ شد و نشان داد گاهی سادگی و احترام به منبع کافی است.
• Warcraft (وارکرفت – فیلم): اگرچه منتقدان آن را دوست نداشتند، اما فیلم وارکرفت در به تصویر کشیدن جهان عظیم و اساطیری بازی، طراحی اورک‌ها و ادای احترام به افسانه‌های بازی، برای طرفداران یک تجربه دیدنی بود.