داستان فیلم درباره جاه طلبی، آزادی و اتحادهای بعید است.سزار میمونی است که سالها از سلطنت او میگذرد. برخی از میمون ها هرگز نام سزار را نشنیدهاند، در حالی که برخی دیگر آموزههای او را برای ساختن امپراتوریهای در حال رشد تغییر دادهاند. در اینجا دو رهبر میمون داریم، یکی از آنها با جاهطلبی، به دنبال بردگی گروههای دیگر برای کشف فناوری انسانی است. دیگری، یک میمون تنها که شاهد دستگیری قبیله خود بوده، به جستجوی آزادی میپردازد. اما یک زن جوان که ناخواسته درگیر مبارزه است هم مسیر با میمون دومی میشود.